مسئله زبان دین در الهیات مسیحی و اسلامی، دارای پیشینه طولانی است. این موضوع در علم فلسفه دین در حال حاضر دارای رویکردهای فراوان، متفاوت و گاه متعارضی است. رویکرد توماس آکوئیناس در زبان دین، شناختاری و ناظر بهواقع بودن آن را میرساند. ازآنجاکه در زبان عرف عام از صناعات ادبیای چون تمثیل نیز استفادهشده است، وجود تمثیل را در زبان دین میپذیرد که البته ریشه در واقعیت داشته و جهت فهم بهتر مطلب ارائه میگردد، اما در نظریه زبان دینی توماس آکوئیناس کل زبان دین، تمثیلی دانسته شده است، که علاوه بر ناسازگاری درونی این نظریه، اشکالات فراوانی نیز به آن وارد است و نمیتواند معرفت جدیدی در باب تحلیل اوصاف الهی ارائه کند. در حوزه اسلامی، در قرآن کریم نیز از تمثیل بهره فراوان برده شده است و این بدان معنا نیست که تمام قرآن تمثیل است.